عنوان وب‌سایت من

چند کلمه در شرح محتوای وب‌سایت...

نویسه جدید وبلاگ

متن نویسه...

 استراتژی انتخاباتی و نحوه ی فروپاشی  ارزش های  نظام  :

 

 

تقدیم به روح جوان بزرگوار و نیک اندیشی که در طی جریان انتخابات – به طرف داری از آقای مهندس میر حسین موسوی -  دو روز قبل در 12/ 3 /1388 در مشهد به دست گروهی چماق دار کشته شد ، هم چنین تقدیم به مجروحان و مصدومان این جریان دردناک در مشهد مقدس.

 و نیز تقدیم به ساحت پاک دخترآفتاب( شخصیتی که رنج های محیط و ساختار سیاسی او را می خواست از پای درآورد ) هم باتلاقی عزیز من که چشم های پاکش را گشودو دنیایی از آرزو و محبت را برای همه به ارمغان آورد...آو بهترین و یگانه دانشمند و خردمندی است که بحران شرافت را تاب نیاورد ...

...

 

باریک ترازمو

 

برنده ترازشمشیر

 

جدایی پلی درمیان ماست.

 

حتی آنزمان که زانو به زانوی یکدیگرنشسته ایم.(                              ناظم حکمت )

 

اخبار و گزاره ها :  

آقای احمدی نژاد : در سالهای 1360 – 1364  موی بچه های مردم را قیچی کردند ، موهای دختر ها را تراشیدن و کروات خارجی ها را دو نیم کردند و بیچاره ها شگفت زده شدند که در این کشور چه خبر شده است .

پسران آقای هاشمی در کشور چه می کنند ...پسر آقای ناطق و خودشان ..

 

.... : یک حلقه ی اشرافی بوجود آمده که کشور از ما است ، همه چیز را بردند و دزدیدند .. آقا زاده های رفسنجانی – پسر آقای ناطق نوری ، خودش از کجا می آورد . این آقای صفای فراهانی ، خانم آقای قبه و کرباسچی این ها یک کارخانه را از بیخ تراشیدند و رفتن که زمین آن را بفروشند ... تورم 5/16 درصد است ، حال آن که قبلا در سالهای 60 تا 63 بیش از 5/22 درصد و همین طور ... عدد همیشه بیش از 20 درصد بوده است .

غرب و آمریکا در حال فروپاشی است ...

 ما یک هولوکاست را نفی کردیم که در آن غرب ناچار شد که در موضع خود در حقوق بشر و معارضه با آن بکاهد

امروز آمریکا تسلیم ما است و این کشور به ما تسلیم شده و خواهان تغیر رویه است ...

24 سال مدیریت در این کشور موجب تخریب شده ؟ آیا فقط این بحران ها ناشی از کارکرد ما است ، یعنی شما یک کشور بدون مشکل را به ما تحویل دادید که ما آن را خراب کردیم ؟

در این کشور آقای کروبی 300 میلیارد دلار در شهرداری گم شده پرونده ی نفت اردبیل و 200 میلیارد تومان آنجا ... وام 40 میلیارد دلاری به آقای وزیر کشور ... خانه ی 100 متری چگونه به 1000 متر رسیده است

من به ریش سفید شما و لباس شما احترام گذاشته ام ... شما عکس زن من را نشان دادید

 ایا اقای کروبی حاضر است که اموال خود ایشان و اطرافیان را بدهد . ... شما این همه پول از کجا اورده اید ؟ آقای کروبی ..

بنده در خدمت کارشناسان بوده ام .. رئیس دولت باید کارشناس ارشد باشد ... این که هر چه که نظر بدهد بگوید کارشناس ... کارشناس در کشور ما هیچی نی فهمد و وضعیتی این گونه دارد ...

گشت ارشاد را شما ( اقای کروبی ) تعریف کردید ... من می گویم که تخلف مالی را از روزنامه ها دارند اعلام کنند ...

 

آقای کروبی می گوید : شما 300 میلیارد در شهرداری گم کردید . شما در نفت اردبیل چقدر گم کردید ... شما به آقای محصولی 40 میلیارد تومان وام دادید .وو زهرا بنی یعقوب چرا کشتید .

شما با در سال 1375 از آقای هاشمی رفسنجانی دفاع کردید .. .

پرونده ی اردبیل شما را آقای ناطق نوری گفتند که ولش کن ...

 

 شما آقای کروبی چرا 300 میلوین تومان از شهرام جزایری دریافت کردید ؟

از شما بعید است که ابن قدر از ادامه ی راه امام انحراف نداشته باشید ...

آقای کروبی شما در عربستان فرمودید که باید در جنگ فلسیطن گفتید که باید برویم از اسرائیل حمایت کنیم و بجنگیم و... من وقتی که دو سوال از هولوکاست می کنم چرا شما ناراحت می شوید ؟ مگر شما اسرائیلی هستید ؟

ما کمترین تورم را داشته ایم... شما در بنیاد شهید زندان داشته اید .. شما بیایید و اموالتان را اعلام کنید و حساب های بانکی هم را اعلام کرده ام . اقای کروبی هم بفرمایند که این خانه شان از کجا امده است .. اگر فعالیت اقتصادی کرده اند که این خانه را از کجا اورده است .. ( در مناظره ی کروبی با احمدی نژاد )

کروبی :  700میلیون از پول دولت به شخصی میداده که رهبری نداده است این را اقای احمدی نژاد می داده است ..اطرافیان کی در زندان است ... اقای علی ابادی از کجا امده است ... کل درامد نفت در کجا است ... کدام پیشرفت از کجا امده است ... مسکن شما از کجا امده است ؟

آقای کرباسچی : بیش از 12 میلیون نفر از جمعیت کشور فقیر است .

آقای مهندس موسوی : تورم بیش از 25 در صد است . بیکاری بیش از چند میلیون نفر را در بر گرفته است .

آقای دکتر محسن رضایی : باید کشور به 7- 8 فدرال بزرگ اقتصادی تقسیم شود . این تورم – بیکاری – و معضلات ناشی از سو مدیریت می باشد .

آقای کروبی : بی آبرویی و گسترش تخریب در دنیا ناشی از کارکرد مدیریت کشور است . ما از این حرف ها چی بدست آوردیم

... من هاله ی نور نخواهم دید ، اصولا من از آن حد از معنویت برخوردار نیستم که بتوانم هاله ی نور را ببینم ...

گزاره های  فوق اندکی از مسائلی است که در طی مناظره های کاندیدا های ریاست جمهوری طرح شد .

چرا در سیاست خارجی طوری عمل کردید که سبب شد که رئیس موساد می گوید که هیچ کس بهتر از آقای احمدی نژاد از اسرائیل حمایت کند اگر تمام دنیا از اسرائیل حمایت می کرد این قدر ارزش نداشت .

شما رفته اید در زیر پرچم خلیج عربیه نوشتید و شما در آنجا تخریب کردید ... در همه جا روابط به هم خورده است ..

مسائلی که تا قبل از آن هرگاه توسط یک محقق – نویسنده – خبرنگار – و...مطرح می شد ، شخص به جرم اقدام علیه امنیت ملی – محاربه با ولایت مطلقه ی فقیه – تخاصم با خدا و همسویی با دشمن ، استکبار ، غرب و آمریکا به زندان – اعدام – انفصال از خدمات علمی و دولتی – بیکاری – بی حرمتی و شقاوت بسیار مواجه می گردید .

آما حال چه اتفاقی افتاده است که این خط قرمز – امنیت ملی – همسویی با استکبار جهانی – تخاصم بر علیه ولایت مطلقه ی فقیه – مواجه با نظام مقدس الهی و... مطرح نیست ؟

آیا اگر ارکان مدیریتی این بحث ها را طرح کنند آنگاه خطوط قرمز نظام به هم نمی ریزد ؟ آیا باز در همین طرح مسائلی که تاکنون باعث مرگ – زندانی شدن – بیکاری – اخراج از خدمت و کار – و.. شده است نوعی تبعیض و آپارتاید اطلاع رسانی دیده نمی شود ؟

فرض را بر آن بگذاریم که این جریان آپارتاید اطلاع رسانی درست نباشد . اما واقعا استراتژی کاندیدا ها چیست ؟

آیا در این شرایط هنگا می که ائتلاف اعراب را علیه ایران می بینیم نباید به این بیندیشیم که در این مباحث و مسائل جای منافع ملی ایران کجا است ؟

 از ان مهمتر واقعا منافع ملی – منافع کشور – منافع مردم در کجای این مباحث جای گرفته است ؟

ایران امروز نیاز بنیادین به آن دارد که با دنیای غیر عرب به یک تفاهم و ائتلاف پایه ای برسد و از همه مهمتر در زیرساخت های ژئواستراتژیک منطقه ای تجدید نظر انجام نماید  و با متحدان طبیعی – واقعی – منطقه ای ایران در خاورمیانه که عبارتند از ترکیه – اسرائیل – هند و ...مشارکتی سیاسی و فرهنگی نماید ، اما کدام کاندید ا از این تحولات ژئواستراتژیک منطقه ای سخن به میان آورده و به آن توجه کرده اند ؟

آیا واقعا حرف های آقای احمدی نژاد صحت دارد که امریکا از ترس و مداخله ایران ناچار شده که تغیر راهبرد بدهد ؟

بگذریم ، مسائله ی مهم آن است که استراتژی هر کاندیدا در عرصه ی انتخاباتی چی می باشد ؟

استراتژی کاندیدا ها برای گزینش خود در کشور چه راهکاری انجام داده اند ؟

آقای احمدی نژاد چه استراتژی انتخاباتی دارد ؟

 

به نام مرداني كه در بند اند
.
به نام زناني كه تبعيد شدند


به نام ياران مان همه،

كه جان باختند و كشته گان؛
ز آنرو كه تن به تباهي ندادند(پل الوار )!

 

 نتایج مناظره :

1-                همگی مدیران نظام دزد هستند .( بر اسا بیانات مناظره های کاندیدا ها )

2-                همگی زندان های خصوصی داشته اند.

3-                همگی نقش مهمی در خرابی کشور داشته اند .

4-                همگی سبب شده اند که کشور به قهقهرا برود .

5-                همگی بر این باورند که مدیریت کشور بحران زده است .

6-                 سیستم نظام و انتخابات زیر سوال اساسی رفت .

7-                همگی بر این باورند که سیاست خارجی دچار مشکل بوده است در طی این همه سال عمر نظام .

8-                24 سال مدیریت و حکومت وضعیت کشور توام با تخریب – بحران – فاجعه همرا بوده است و...

 نتیجه :

 باید به نظام شاهنشاهی درود فرستاد . باید این را درک کرد که انقلاب از منظر این کاندیدا ها به اشتباه بوده است .

همه ی نظام درکی از منافع کشور نداشته اند و منافع ملت هرکز اهمیتی نداشته است .

 حقوق شهروندی و نظارت های اساسی که بر پایه ی رسانه ها است هرگز اهمیتی نداشته است .

 به تعبیر دیگر اصلا این نظام مسبب فاجعه است . درک ، رفتار ، اخلاق گریزی ، ورشکستگی کشور و عدم توجه به آن ... تمام کشور را فراگرفته است . خرافات و دروغ در بحث هاله ی نور – دزدی آقای احمدی نژاد توسط آمریکا یی ها و... همه جا را فرا گرفته است .

آیا واقعا نباید این سوال اساسی را درک کرد که چگونه این مردم با کارشناسانی که کاندیدا ها آن ها را تخریب و تخطئه کردند ، با مدیریت ناکارآمد باید این نظام را مقدس بشمارند .

تکلیف این همه شهید ، تکلیف این همه مصیبت و بحران ، تکیلف این همه خون بیگناه ، این همه رشادت و جانبازی ، این همه کشته و اعدام شده به شبب تقدس نظام چی می شود ؟

در واقع چگونه می توان اینچنین 30 سال حرمت مردم را و جانفشانی آنها را نادیده گرفت ؟

چه کسی این ویرانی ها – بحران ها – قتل ها – اعدام ها – زندانی ها – نبرد های داخلی و خارجی – و... را خواهد داد ؟

در این گستره نقش و اهمیت ولی فقیه چی خواهد بود ؟

وقتی که سالهای 1360 – 64 مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد و نقد می شود ، چه آبرویی و حیثیتی از رهبری و مرحوم امام خمینی (ر) باقی ماند؟

 آیا این رفتار به سوی یک انقلاب اجتماعی کشور را پیش نخواهد برد ؟ شاید پیش رفتن بسمت یک انقلاب اجتماعی خیلی بد نباشد ، اما از چه منظری جنبش مدنی ایران باید استحاله و دگرگونی را شکل دهد ؟ آیا این تحولات منجر به آن نخواهد شد که یک فضای امنیتی شکل بگیرد ؟ ایا سرنوشت کسانی که مورد آزار و اذیت انقلابی ها و نظام واقع شدند در چه حالتی و شکلی ادامه خواهد یافت ؟

 آیا مدیریت کشور که موجب گردید این نارسایی به وجود بیاید نباید از میدان خارج شوند و مدیران و فرهیختگانی که مدتها است در حاشیه بوده اند باید به قدرت و مدیریت بازگردنند ؟

به هر روی ، هر آنچه که باید به وقوع بپیوندد اکنون خودنمایی می کند سیستم در حال فروپاشی فکری و انسجام مدیریتی است و این می رود که تحولی اجتماعی – سیاسی را شکل دهد .

مسائله ای  که در این گستره ی بدنامی و فاجعه که از سلامت اخلاقی تا پاکدامنی اقتصادی و از سلامت علمی و مدارک علمی تا مدراک جعلی به وجود آمده و جامعه ی علمی ، اساتید دانشگاه و.. را زیر سوال برده است ...

 

lرثیه ای برای سرزمین ام

این جا خانه من نیست.
قلب ام جای دیگری می تپد
.
اگر هنوز بتپد
....فکر می کنم که هرگز
هرگز
این اندازه دور نبوده ام
از درد
، فقر
، ظلم
و سیاهی
....در سرزمین من اما
آدم ها گروهی می میرند
من هر شب خوابشان را می بینم
وهربار که تلفن زنگ می زند
بعدش خم می شوم
و از روی زمین
خرده ریزه های قلبم را جمع می کنم
هر بار گوش هایم آماده اند
که بشنوند
چه کسی مرده است؟
کدام دوست ام طلاق گرفته؟
وکدام آشنای دور جان خویش را
و جنگ اگر بشود چه خواهد شد.

در سرزمین من
رنج بی داد می کند
حماقت سر به آسمان می زند
سرزمین من دشت هایی وسیع،
کوه هایی سر به فلک
چنارهایی پیر
و کویری تفتیده دارد

من سرزمینم را دوست دارم
و نمی دانم
این باتلاقی که می بینم
و عده ای به آنجا نسبتش می دهند
کابوس است
....

 

 با این حال باید در این میان استراتژی های مناظره ای و گفتمان انتخاباتی را که موجبی برای یک انقلاب اجتماعی – سیاسی گردید را مورد کنکاش و مطالعه قرار داد . 

استراتژی آقای دکتر احمدی نژاد چی بود که منجر به این دامنه از توسعه ی انقلاب اجتماعی رو به سوی انقلاب سیاسی دارد ؟

 به نظر می رسد که دکتر احمدی نژاد از استراتژی زمین سوخته ی مطلق در برابر رقبا بهره گرفت . در این راهبرد وی کوشید با زدن تمامی زمینه های حمایتی – پشتیبانی جریان رقیب پیروزی دوباره ی خود را در یک نظم پوپولیستی تکرار کند . در این راهبرد وی با تمام قوا رقبا را به جریان اشراف گرایی و کاست قدرت متهم کرد و به کمک نیرو های ارزشی فاقد توانایی مالی و ثروت کوشید که گروهی را که از اول انقلاب دچار تغیر فکری نشده و گرایشی افراطی داشته و از نابرابری های اقتصادی ناشاد می باشند گرد آورد . گرد آوری این گروه موجب گردید که پروسه ی عبود از رهبری را نیز در دستور کار خود قرار دهد و مصلحت اندیشی های ایشان را نیز زیر سوال ببرد . اما هنگامی که از این راهبرد بهره گرفت متوجه آن نبود که استفاده از این راهکار در نهایت موجب خواهد شد که زیرساخت ها و نظارت ولی فقیه را نیز زیرسوال ببرد . چرا که اگر ولی فقیه در طی این سالها قدرت نظارت نداشته و مدیران چنین رفتاری سخیف انجام داده اند پس ولایت فقیه مطلقه نیست و ایشان قادر به اعمال نظر نیستند و توانایی رهبری ندارند . اما اگر مراد از این بحث آن باشد که این عده از دیدگاه ولی فقیه عدول کرده اند باز این مسائله پیش می آید که چرا ایشان کوشش نکرد که جلو این تخطئی و انحراف را بگیرد . در هر دو صورت این جریان تنها یک بازنده داشت و آن :

رهبری بود و میزان قدرت و نفوذش

این فقدان قدرت و نفوذ در راهبرد بکار گرفته شده توسط آقای احمدی نژاد هنگامی افزایش یافت و بیشتر خود را نشان داد که ناخواسته به سبب نقد دولت اقای میر حسین موسوی ناچار مدیریت ارشد ایشان را زیر سوال برد .

 چگونه می توان نخست وزیر یک رئیس جمهور را زیر سوال برد و مدیر ارش وی را که حکم نافذی داشته و به سبب ساختار و سلسله مراتب ادراری بالاتر بوده از این نقد در امان باشد ؟ از آن سوی وجود مرحوم امام خمینی ( ر) در آن زمان و اخیتارات گسترده ی ایشان و ولایت ایشان بر مدیریت کشور این مسائله را تبین می نماید که پس مرحوم امام نیز نفوذ – اقتدار – مدیریت نداشته است ، این برداشتی است که از زیرسوال بردن مدیریت آقای میرحسین حاصل می گردد .

 اما در مناظره ی بعدی با آقای کردبی دکتر احمدی نژاد ناگزیر از رزاهبرد جنگ و گریز استفاده کرد . در این دکترین کوشید با آرام کردن محیط رقیب را به نوعی ارامش و سردرگمی مبدل سازد و چنین القا نماید که در صدد انجام روش قبلی در تخریب و نابودی تمامی زسرساخت ها و ایجاد زمین سوخته در پشت و جلو وی نیست تا در زمان مقتضی به وی حمله کند . اما تهاجم پیشدستانه ی آقای کروبی موجب شد که آقای احمدی نژاد به دفاع بپردازد و از حملات زود هنگام خویش را شروع نماید . در این ماجرا که کاملا رقبا مواطب همدیگر بودند ، آقای احمدی نژاد کوشید فضا را آرام کند تا در فرصتی خاص حمله را آغاز کند ، اما این فرصت در تکاپوی آقای کروبی جای خود را به یک جنگ و گریز داد .

 اشتباه عمده ی راهبردی آقای احمدی نژاد آن بود که به لحاظ فضای سیاسی رقبا ی خود را بجای آن که از یک دیگر جدا ساخته و هر کدام را به تنهایی مورد حمله قرار دهد آنها را در کنار هم متحد ساخت . اشتباه بعدی آن بود که گستره ی حمله را به رهبری کشاند و ایشان را به عنوان مدیر ارشد نخست وزیر مورد هتک حرمت قرارداد .

اشتباه بعدی آن بود که ظرفیت طبقه ی متوسط و نقش آنها را در جامعه دست کم گرفت و کوشش کرد که به گونه ای سخن بگوید که طبقه ی محروم از قدرت لذت ببرند . اما نقطه ی قوت ایشان در هر دو مناظره آن بود که نشان داد برای پیروزی حد و مرزی نمی شناسد و در صورتی که ایجاب کند حاظر است تمامی خط قرمز های نظام را زیر سوال ببرد . این موجب شد که زهر چشم حساب شده ای از رهبری تا صاحب منصبان مدیریتی کشور بگیرد و به آنها نشان دهد که در صورت مخالفت با وی توسط آنها ممکن است همه را رسوا سازد .

رهبرد آقای میر حسین موسوی :

استراتزی ایشان آن بود که با ارامش نمادی از رفتار انسانی را به جامعه نشان دهد . این متانت برای طبقه ی متوسط و طبقه ی تحصیل کرده بسیار اثر گذار بود . اما هنگامی که با حمله ی ناگهانی و تهاجم آقای احمدی نژاد مواجه شد ناچار در تردید میان عبور از خط قرمز و یا ایستادن در آن قرار گرفت . با این حال این مجموعه از مناظره نشان داد که استراتزی ایشان ، نوعی بزرگ منشی و احترام را می خواست القا نماید و شخصیتی واقعی از خودش را صاف و ساده بیان نماید .

 این راهبرد مظلومیت و واقعی برخورد کردن موجب شد که رقیب اقای احمدی نژاد در تله ی متانت ایشان در دام بیفتد و از آنجا که چهره ی مظلومی از خود نشان داد این چهره ی مظلوم تعداد کثیری را به پشت سرش کشاند و از طرفی مراکز تخریب شده و صاحب منصبان را به حمایت از این مظلومیت فرا خواند .

راهبرد آقای کروبی :

 بشدت تحت تاثیر رفتار آقای احمدی نژاد قرارداشت و ایشان ر مناظره ی نخست در حوضه ی رفاقت نشست و در مناظره ی دوم برابر آقای احمدی نژاد در فضای ایجاد شده توسط آقای احمدی نزاد بمقابله به مثل کرد تا نشان دهد که به لحاظ قدرت و جسارت همان شیخ جسور اصلاحات است . این رفتار آقای احمدی نژاد را در معرض تدافع قرار داد و قدرت روحی و روانی ایشان را نشان داد و تحسین هم را بخاطر این دلاوری برانگیخت با این تفاوت اساسی با آقای احمدی نژاد که از پشتیبانی و حمایت کسانی برخوردار بود و گشت که آقای احمدی نزاد آنها را در هم کوبیده بود .  در این  میان تاکید آقای احمدی نژاد بر پوپولیسم بود و اگر چه که در دام آقای کروبی قرار گرفته بود و از جنگ و گریز بهره می گرفت ، اما در مناطقی که مخاطبان آقای احمدی نژاد آن را دوست دارند در تله ی آقای احمدی نژاد قرار داشت و ناچار در آن بخش مجبور به دفاع و گریز بود .

راهبرد آقای دکتررضایی :

 ایشان خواست یک شخصیت دانشگاهی عاقل را به مخاطب نشان دهد و در این میان با رفتار عقلایی خود توفیق بسیار یافت . اگر چه که شانس کمتری دارد و این امکان وجود ندارد که مردم به سمت یک نیروی امنیتی تمایل نشان دهند اما نقش و کارکرد مناسبی را از خود بجا گذاشت و ثابت کرد که مدیر –برنامه ریز – دانشمندی برجسته است . اگر چه که هنوز مناظره ی ایشان با آقای احمدی نژاد که در حال دفاع از شرافت و حرمت خود است باقی مانده است .

 با این حال پیش بینی می شود که مناظره های بعدی به شکل زیر صورت بگیرد :

آقای کروبی با آقای میر حسین موسوی با احترام و به نفع آقای کروبی در تحلیل و به سود آقای میرحسین موسوی در برداشت و کامروایی

آقای رضایی با آقای احمدی نزاد با عقب نشینی کامل و تدافعی آقای احمدی نژاد و ترغیب آقای رضایی بر اتحاد استراتژیک در مقابله با دیگر کاندیدا ها . اما در این میان بر میزان حملات آقای احمدی نژاد به رقبای غایب شدت خواهد یافت وبا آقای رضایی در محور های علمی به چالش خواهید رسید . عمده بخش های مناظره ی این دو نفر بر سر شیخص های وزارت خارجه – دیپلماسی – تحول فرهنگی و مدیریت خواهد بود . 

آقای احمدی نژاد کوشش خواهد کرد پس از یک رفتار مسالمت جویانه یک حمله ی غافلگیر کننده در ارتباط با رابطه ی آقای رضایی با مرحوم امام (ر) و هاشمی رفسنجانی داشته باشد و ساختار جنگ و مطالعات اقتصادی را با تمسخر پیش ببرد . در این میان پس از چند لحظه آقای احمدی نژاد در ارتباط با مباحث فرهنگی و تربیتی پس از آن که از آقای رضایی در برنامه ریزی شکست خورد به موضوع پسران ایشان حمله خواهد کرد و چنین خواهد گفت :

 کسی که قادر به تربیت و نگهداشت فرزندان خود در کشور اسلامی نیست چگونه خواهد توانست به مسائل کشور بپردازد .

مي رفتم و اشتياقت در چهرهء لاغرم بود

عكس تو زيباتر از پيش در قاب چشم ترم بود

كاجي تبر خورده در باد، يك شانه ام آتش و شعر

باراني از زخم و لبخند بر شانهء ديگرم بود

وقتي دهان مي گشودم چون فرق چاكيدهء كوه

فوارهء نعره مي شد دردي كه در پيكرم بود

از عقده هاي نهفته، از شعرهاي نگفته

صد شعلهء ناشكفته در زير خاكسترم بود

چون يال توفان مشوش، آشفته دستار و سركش

اسپند جانم بر آتش، پيشاني ات مجمرم بود

اي اول و انتهايم، دوشيزهء شعرهايم!

كاش اين نفسهاي آخر دست تو زير سرم بود.( به گمانم از فاضل نظری )

 

با این حال ، اگر چه که امکان ندارد آقای احمدی نژاد در یک رقابت دمکراتیک بتواند این مبارزه را ببرد ، چند پروژه ی همزمان توسط ساختار های طرف دار ایشان انجام خواهد شد .

1-                زیرسوال بردن مشروعیت انتخابات و کوشش در ابطال انتخابات و حوزه های انتخاباتی

2-                 توسعه ی پروسه و روند مظلومیت اقای احمدی نژاد و کمک خواهی از غرب با عبور از خطوط قرمز نظام

3-                انجام عملیات تروریستی

4-                انجام تخریب انتخابات و ساختار های آن در راستای ابطال انتخابات .

5-                 درگیری نظامی – اجتماعی در سطح جامعه و فراخوانی نیرو های نظامی طرف دار برای بر هم زدن نظم اجتماعی برای پیش بردن جامعه بسمت حکومت نظامی

6-                 ایجاد حکومت امنیتی و نظامی به سبب چالش های اجتماعی

7-                 مجبود کردن رهبری و ساختار های مدیریت برای پذیرش آقای احمدی نژاد در ریاست جمهوری

8-                 در صورت تسلیم شدن نیرو های مدیریتی و صاحب منصبان حکومتی به اراده ی آقای احمدی نژاد افزایش دوره ی ریاست جمهوری و حتی مادام العمر کردن آن بعید نخواهد بود .

اما نتیجه ی انتخابات هر چه که باشد بازنده نظام اسلامی است و رهبری نظام . چرا که در این میان نظام در آستانه ی فروپاشی قرار گرفته و تحولات و انتظارات ملی رو به گسترش بوده و تغیرات بسیاری را موجب شده است  .

 از آن سو با توجه به بی اعتباری ساختار مدیریتی کشور قداست نظام و قدرت ولایت مطلقه ی فقیه فرو ریخته و کشور وارد یک فاز تغیرات گسترده و دگرگونی عمیق قرار خواهد گرفت .

 راهکار پیش گیری از یک نبرد اجتماعی – سیاسی – نظامی چیست ؟

از استخوان های پوسیده سواری برنخواهد خاست!



زنگار قرون
شمشیر های شکسته را وداع نخواهد گفت
ورشته هیچ تگرگ و رگباری
نیزه های زمان بُرده را
به جامهء هیچ صیقل نخواهد آراست
و باد ِهیچ جانب و هیچ فصل
رایت بیدخورد غباراندود را
به بام هیچ خیالی بر نخواهد افراشت

از استخوان های پوسیده سواری برنخواهد خاست!ـ

ای خوش دارندگان ِ دل
به کبریای غباران ِ رؤیاپرورد

دردا که نه جز به کشتی مرگ
و نه جز به دریای خون
ساحل بیداری خود را باز توانید یافت!ـ

از استخوان های پوسیده سواری برنخواهد خاست!ـ

ای افتخارات بی ریشگی
شمشیر قادسیه پدرانتان راکُشت
و مام و خواهر نابالغتان را به بستر شیخ جزیرةالعرب افکند
تا نشان شما برچیند
و نام شما به زشتی بَرَد

فخر به بستر خونین خواهران نابالغ ؟

فخر به شیخ جزیرةالعرب ؟

افتخار نشان برچیدگان !ـ
افتخار بی نامان !ـ
تاریخ فروختگان !ـ
غرور سوختگان !ـ

سروهای کنارهء جوباران پدران ِ خویش را به یاد می آور ند
پدران آزاد خویش را
و زخم تبر را به ریشهء اجدادِ خویش
و شما را تنور فراموشی نان کرد و بر سفرهء شیخ جزیرةالعرب نهاد

از استخوان های پوسیده سواری برنخواهد خاست!ـ

ای فخرکنندگان به سیفِ دودم
و به سنگاسیای خون گردان

فخرکنندگان به گم گشتگی
فخرکنندگان به بی نامی !ـ

...............................................................................
م.سحر
پاریس ، بهار 1983

 

 

 









گزارش تخلف
بعدی